جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جلال آل احمد» ثبت شده است

معرفی کتاب: مدیر مدرسه

علی محمدزاده | سه شنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۴۶ ب.ظ

عنوان کتاب: مدیر مدرسه

نویسنده: جلال آل‌احمد

سال نشر: 1379

انتشارات: تهران؛ فردوس

مدیر مدرسه

«مدیر مدرسه» داستان بلندی است از جلال آل احمد و ماجرای معلمی را روایت می‌کند که از معلمی و سروکله زدن با بچه‌های قد و نیم‌قد خسته شده است و تصمیم می‌گیرد مدیر مدرسه شود. کل داستان توصیف مسائلی است که قهرمان داستان در طول مدیریت خود بر مدرسه با آن مواجه می‌شود. «مدیر مدرسه» نیز مانند سایر آثار جلال، رنگ و بوی سیاسی ـ اجتماعی دارد و در حقیقت داستان مصائب و مشکلاتی است که یک روشنفکر در مسیر اصلاحات اجتماعی با آن دست و پنجه نرم می‌کند و البته در این داستان نهایتاً منجر به سرخوردگی و ازخودبیگانگی او می‌گردد.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: سنگی بر گوری

علی محمدزاده | شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۲ ب.ظ

عنوان کتاب: سنگی بر گوری

نویسنده: جلال آل‌احمد

سال نشر: 1360

انتشارات: تهران؛ رواق

سنگی بر گوری

«سنگی بر گوری» اگر چه به ظاهر روایت بچه‌دار نشدن جلال و هم‌سرش ـ سیمین دانشور ـ است، اما در حقیقت بیانی است از جدال سنت و مدرنیته در ضمیر و باطن جلال. جلال در «سنگی بر گوری» از رنجی که در تمام عمر ذهن و روان او را نیشگون می‌گیرد سخن می‌گوید و راه درمان دردش را در نوشتن آن جست‌وجو می‌کند. از نگاه جلال، «هر آدمی سنگی است بر گور پدر خویش» و برای جلال که عقیم است و فرزندی ندارد، نوشته‌هایش سنگ گور او هستند: به جای اولادنا اکبادنا، اوراقنا اکبادنا.

نثر این کتاب نیز مانند سایر کتاب‌های جلال، نثری ادبی ـ فلسفی و اجتماعی است. اگر چه آن‌چه شاخص نوشتار جلال در این کتاب است، جملات کوتاه، مقطع، عصبی و شتاب‌زده است که جلال برای بیان رنج درونی خود از آن سود جسته است. 

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: اورازان

علی محمدزاده | شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۸ ق.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: اورازان

نویسنده: جلال آل احمد

سال نشر: 1349

انتشارات: تهران؛ زمان

اورازان

اورازان، آبادی آبا و اجدادی جلال آل احمد است.جلال در این کتاب سعی کرده است تمام ابعاد فرهنگی و گوشه‌های زندگی در یک روستا را توصیف کند و به رشته‌ی تحریر در آورد. او با دقت و ریزبینی‌ای و جسارتی که تنها مخصوص خود جلال است، ابعاد مختلف زندگی مردم روستا، از نوع لباس، رسم عروسی و عزا، تغذیه، لهجه، وضع معیشت و درآمد، گویش و ضرب‌المثل‌ها و موارد بسیاری از این دست را در این کتاب آورده است.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: نفرین زمین

علی محمدزاده | شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: نفرین زمین

نویسنده: جلال آل احمد

سال نشر: 1383 (انتشار برای اولین بار در سال 1346)

انتشارات: تهران؛ فردوس

نفرین زمین

«نفرین زمین»، یکی از خواندنی‌ترین کتاب‌های جلال آل احمد است که ورود مدرنیته به ایران را روایت می‌کند. در این داستان، جلال معلمی است که برای تدریس به روستایی دورافتاده فرستاده می‌شود و در خلال داستان، تحولات و رویدادهای آبادی را گزارش می‌کند. ایام حضور جلال در روستا، مصادف است با تحولاتی چون اصلاحات ارضی و تقسیم اراضی که در نتیجه‌ی آن سازوکارهای اجتماعی روستا دست‌خوش دگرگونی می‌شود. اما حادثه‌ی دیگری که بر سازوکارهای اجتماعی روستا اثر می‌گذارد، ورود ماشین‌آلات کشاورزی و صنعتی در اثر افزایش فروش نفت است. آسیاب بادی روستا جای خود را به آسیاب نفتی می‌دهد؛ موتور دیزلی جایگزین قنات می‌شود؛ تراکتور جای گاوآهن‌های سنتی را در شخم و وجین مزارع می‌گیرد و تأسیس مرغداری صنعتی در ده، نظام اشتغال و به تبع نظام فرماندهی و فرمان‌بری روستا را دگرگون می‌کند.

وجه دیگر رمان نفرین زمین، مقایسه‌ی مدام زندگی روستایی و شهری است: «فرق اصلی شهر و ده، در رابطه‌ای است که با زمین‌داریم. شهری زمین را در یک کف دست خاک گلدانش محصور می‌کند، یا در عرصه‌ی باغچه‌اش که از دو تخته قالیچه پهن تر نیست. یعنی که زمین برای او تفنن است. اما دهاتی زمین را می کارد؛ یعنی زنده نگه می‌دارد و از عقیم ماندنش جلو می‌گیرد. بهش کود می‌دهد؛ باهاش ور می رود؛ بوی خاکش را می‌شناسد و جنسش را و طاقتش را و لیاقتش را و ازش محصول بر می‌دارد. این است که زمین برایش شخصیت دارد (ص214).

در جای دیگری، این اقتصاد و مدرنیته‌ی نفتی است که موضوع نقد جلال قرار می‌گیرد: درست است که پول نفت هست و حاصلش آن سد دز و این چاه‌ها، ولی عاقبت؟ اگر از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را به ازای نفت برایمان آماده کنند، این کود خارجی که ما را در ترکیب آن هیچ دخالتی نیست؟ [عاقبت که چه؟]

نهایتا این که این کتاب شایسته ی یک بررسی تاریخی و جامعه شناختی است.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: زن زیادی

علی محمدزاده | شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۴:۳۲ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: زن زیادی

نویسنده: جلال آل احمد

سال نشر: 1373

انتشارات: فردوس؛ تهران

زن زیادی

کتاب زن زیادی هم مثل کتاب های دیگر جلال خواندنی است. فقط این را بگویم که از میان داستان های کتاب، از داستان «جا پا» خیلی لذت بردم. داستان آنچنان ماهرانه نوشته شده است که همه ی حواس آدم را درگیر خودش می کند؛ خصوصاً که این داستان را در زمستان بخوانی. داستان «خداداد خان» هم داستانی است سیاسی و بشدت خواندنی.

توصیه می کنم کتاب های جلال را اگر نخوانده اید، هر چه زودتر بخوانید که از کف تان رفته!

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: پنج داستان

علی محمدزاده | شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۵۵ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: پنج داستان

نویسنده: جلال آل احمد

سال نشر: 1387- چاپ چهارم

انتشارات: جامه دران ؛ تهران

داستان معروف و زیبای «گلدسته ها و فلک» را توی این کتاب می توانید بخوانید. اما غیر از این داستان که بسیار جذاب و خواندنی است و انسان ایرانی به یاد هویت تاریخی خودش می اندازد، کتاب «پنج داستان»، دو داستان جذاب دیگر هم دارد که به واقع راهی است برای شناختن بهتر جلال و اندیشه اش. یکی داستان «جشن فرخنده» است که در سالهای قبل از شهریور 1320 اتفاق می افتد. داستان ماجرای روحانی است که به جشنی فرخنده دعوت می شود و در خلال این دعوت، ماجراهای جالبی اتفاق می افتد. داستان دیگر هم «شوهر آمریکایی» است که تصویری دیگر از غرب را- آنگونه که در ذهن جلال هست- به ما می نمایاند. جلال در «شوهر آمریکایی» می خواهد به ایرانی بگوید واقعیت تصویر ایده آلی که از غرب، انسان غربی و زندگی غربی داری چیست.

بیش از این معطل تان نمی کنم و پیشنهاد می کنم هر چه زود تر این کتاب را بخوانید. اگر مثل من از گلدسته ها و فلک شروع کنید و در خلال خواندن داستان، آهنگ «قصه های مجید» را هم بشنوید، لذت خواندن دو چندان می شود. 

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: سه تار

علی محمدزاده | جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۵:۳۴ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: سه تار

نویسنده: جلال آل احمد

سال نشر: 1384

انتشارات: جامه دران ؛ تهران

این اولین کتابی بود که از جلال خواندم! راست ش سال ها بود که قصد داشتم کتاب های جلال را بخوانم؛ یعنی از همان زمانی که داستان «مدیر مدرسه» را در کتاب ادبیات دوم دبیرستان- اگر اشتباه نکنم- خوانده بودم و کیف کرده بودم، این تصمیم را گرفتم؛ اما هر بار به بهانه ای می گذاشتم برای بعد؛ و حالا بعد از نُه سال این تصمیم عملی شد! 

خوب است این را بگویم که خواندن نثر لذتی به من می دهد که شعر هیچ گاه نمی تواند این لذت را برایم به ارمغان بیاورد. و تازه نه هر نثری؛ خیلی داستان ها و کتاب ها به دلم نمی نشیند و تاب نمی آورم و بی خیال شان می شوم. تا قبل از چشیدن طعم جلال، خوشمزه ترین طعم را برایم امیرخانی داشت. قلمش با ذائقه ام کاملا سازگار است و این باعث می شود کتاب هایش را نخوانم؛ بلکه بخورمشان! اما حالا که جلال خوانده ام، می بینم این هم دست کم به اندازه امیرخانی لذت بخش است؛ اگر شیرین تر نباشد!

اما آن کیمیایی که اگر در نثر باشد آن را دل نشین می کند چیست؟ 

اگر از من بپرسید، پاسخ خواهم داد دردی است که نویسنده دارد و آن را در لابه لای کلمات و صفحات داستانش برای تو به یادگار گذاشته است. اصلا هم این درد است که انگیزه ی اصلی نویسنده برای نگارش داستان ش بوده است و هم اوست که مایه ی اصلی قصه را شکل می دهد. درد ها هم با هم فرق دارند. می توانند نخبگانی و بورژوایی باشند و می توانند هم از جنس مردم بدبخت و بیچاره ی کف کوچه و بازار باشند. دردی که در نوشته های جلال - و لا اقل در کتاب «سه تار» ش- موج می زند، از نوع دوم است. در کتاب «سه تار» بیش از همه این درد را در داستان «وداع» دیدم. دردی از جنس محرومین و مستضعفین و فراموش شده گان همیشه ی جامعه. بخاطر وجود این درد در قلم جلال و در وجود جلال بود که من کتاب «سه تار» را جَلدی تمام کردم.

  • علی محمدزاده