جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد» ثبت شده است

آرنت

اشکال مختلف فعالیت انسانی

هانا آرنت، به اشکال فعالیت انسانی می‌پردازد که به نظر او سنت فلسفی غرب به آن اهمیت نداده و اندیشه را از عمل برتر شمرده است. وی سه وجه فعالیت بشر را از هم تمیز می‌دهد:

1- تلاش برای معاش (labour

2- کار خلاق (work) و

3- عمل (action).

تلاش برای معاش، مجموعه فعالیت‌هایی است که لازمه‌ی تأمین معیشت و تداوم بقای آدمی است.  فعالیتی روزمره و مربوط به رفع نیازهای زیستی که در آن انسان چون حیوان اسیر ضرورت‌های زیستی خویش است. حاصل تلاش برای معاش، بازتولید مکرر حیات آدمی است که غایتی فراتر از خود ندارد و طبیعی و اجتناب ناپذیر است. تلاش برای معاش، عرصه‌ی فعالیت اقتصادی و محصور به علایق اقتصادی است.

کار خلاق، فعالیتی است که از طبیعت فراتر می‌رود؛ بر روی آن عمل می‌کند؛ آن را تغییر می دهد و جهانی مصنوعی می‌سازد. جهانی که انسانی و غیر طبیعی و از آن آدمی است. حاصل کار و کوشش انسان به این معنا، وسایل، ابزارها، صنایع، تکنولوژی، آثار هنری و... است. یعنی چیزهایی که بر طبیعت افزوده می‌شود. فرهنگ و تمدن، محصول این کار است؛ این کار ویژه‌ی انسان است و حیوان در آن راهی ندارد.

تلاش برای معاش اجباری و و تکراری وبیهوده است؛ در حالی که کار خلاق فعالیتی است آزادانه و مظهر اختیار آدمی. کار خلاق، بر عکسِ تلاش برای معاش، عملی است ذاتاً فردی.

عمل، عالی‌ترین نوع فعالیت انسان است و اقدام، مبادرت، تهور، انقلاب و حضور در عرصه‌ی عمومی، ابتکار و تجربه‌ی عمل آزاد را شامل می‌شود. عمل، وجوهی تجربی از زندگی آدمی را در بر می‌گیرد که با آزادی در ارتباط است. نتایج این نوع از فعالیت، برخلاف دو نوع پیشین، بر انسان آشکار نیست. از همین رو عمل فعالیتی آزاد است. همین نظم ناپذیری و پیش‌بینی ناپذیری عمل آزاد انسان، سرشت تاریخ و سیاست را رقم می‌زند. عمل خصلتی جمعی دارد و نیازمند حوزه‌ی عمومی است. عمل، عرصه‌ی فعالیت سیاسی است و سیاست، همان عمل آزاد در حوزه‌ی عمومی است.

  • علی محمدزاده

خصوصی سازی؛ مردمی کردن اقتصاد نیست!

علی محمدزاده | جمعه, ۶ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۰۴ ب.ظ

منتشر شده در نشریه روز مردم- جمعه 6 دی ماه 92/ دریافت فایل pdf


خصوصی سازی

»مردمی کردن اقتصاد» از کلیدواژه‌هایی است که چند سالی است به کرّات از رسانه‌ها و از زبان برخی مسئولین شنیده می‌شود؛ اما آنچه از این کلیدواژه مراد می‌شود، بیش از آنکه »مردمی« کردن اقتصاد باشد، واگذاری گلوگاه‌های اقتصادی کشور به «سرمایه‌داران» و «باندهای قدرت و ثروت» است.

مردمی که تا دیروز برای درمان بیمارانشان به بیمارستان‌های دولتی و بیمه‌های درمانی چشم امید دوخته بودند، امروز با درهای بسته‌ی بیمارستان‌ها و بخش‌های درمانی روبرو می‌شوند که به مدد خصوصی سازی بهداشت و درمان، تنها با واریز هزینه‌های کلان باز می‌شوند. هزینه‌ی یک عمل جراحی ساده گاهی به قدری سنگین است که باید یکی از اعضای بدنشان را بفروشند تا عضو دیگر را درمان کنند؛ و در مقابل، صاحبان بیمارستان‌های خصوصی و سرمایه‌داران، سرریز پولشان را خرج سفرهای تفریحی امریکا و اروپا می‌کنند.

دانشجویان محروم و طبقه متوسطی که برای قبولی در دوره‌های روزانه‌ی دانشگاه‌ها، ساعت‌ها و روزها وقت‌شان را گذاشته اند تا توانسته‌اند در کنکور پذیرفته شوند، امروز در کنار خود دانشجویانی را می‌بینند که بی‌هیچ زحمتی و به مدد پرداخت 70-80 میلیون تومان وارد دانشگاه شده‌اند و با خودروهای گران قیمت‌شان به همکلاسی‌هاشان فخر می‌فروشند.

بانک‌ها و مؤسسات مالی، به مدد خصوصی سازی‌های صورت گرفته در اقتصاد، مثل قارچ در هر کوچه و خیابان سبز شده‌اند و سودهای کلانی را نصیب صاحبان‌شان می‌کنند.

و در این میان جای این پرسش مطرح می‌شود که اگر این کار مردمی کردن اقتصاد است، پس چرا مردم معمولی سهمی ندارند و هیچ چیز برایشان تغییر نکرده است؟

اقتصاد مردمی اقتصادی است که در آن محوریت نه با سرمایه های کلان، که با سرمایه های خُرد مردمی باشد؛ نه اینکه سرمایه های خُرد مردمی فقط در مصرف هزینه شود. مدل تعاونی، اگر نگاه درجه چندم به آن کنار گذاشته شود، شاید نمونه ای از اقتصاد مردمی باشد.

  • علی محمدزاده